کاروان

غزلی از حافظ و استقبال شهریار در شعری دیگر از او

حافظ :

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد ؟

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد ؟

 

شهریار :

 همدمان یارب ! کجا رفتند و یاران را چه شد ؟

دشمنی کی غالب آمد دوستداران راچه شد؟

کس نپرسد : در میان این خزان و تفرقه

کآن بهار انس و جمع جوکناران را چه شد ؟

زرد و زندانی شدیم از تنگنای زندگی

یا رب ! آن آزادگان و گلعذاران را چه شد؟

خرمگس شاهین شد و صید کبوتر می کند

شاهبازان راکه زد؟ شاهین شکاران راچه شد؟

روزگاری بود و دورانی ندانم  ای فلک

بر سر دوران چه آمد ؟ روزگاران را چه شد؟

بر مدار عشق می چرخید چرخ روزگار

آن مدیران و آن گردون مداران را چه شد؟

مکتب اشراق و عرفان در به روی خلق بست

ای امان یارب ! که آن آموزگاران را چه شد ؟

 

 

 

 

 










+   کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۱٢:٥٤ ‎ق.ظ ; ۱۳٩۱/۸/۳

design by macromediax ; Powered by PersianBlog.ir